گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
احکام جوانان
جلد دوم
عشق و جوانى


احـسـاسـهاى محبت آميزى كه در دوران جوانى رخ مى دهد و تحت عنوان عشق خوانده مى شود, ممكن است مورد سؤ استفاده قرار گرفته و جوان رااز جاده مستقيم كمال , منحرف سازد.
عشق , نوعى كشش و جاذبه اى نيرومند است كه بين انسان و يك موجود خارجى , براى رسيدن به يك هدف , ايجاد مى گردد.
اگـر مـنـشـا آگـاهـانـه و مـبـدئى الهى داشته باشد, يكى از عاليترين تجليات روحى انسان و از پرشكوه ترين جلوه هاى آفرينش به شمار مى رود.
اما اگر همين جاذبه عشق تنها ريشه اى غريزى و شهوانى داشته باشد و منشا شيطانى پيدا كند, از مظاهر نفس اماره بوده و در اين حالت , عقل و ايمان را در وجود آدمى تضعيف مى كند, بطورى كه فـرد عـاشق , ديوانه وار براى رسيدن به معشوق خود, به هر كار نامشروعى دست مى زند تا به كام خودبرسد, حتى اگر در نظر مردم هم رسواييهايى به بار آورد ((64)).
دختران جوان بايد مراقب اين دامهاى خطرناك و گوناگون باشند كه با نام دروغين عشق پاك بر سر راه آنان قرار مى گيرد.
دامـهـايـى كه پس از افتادن در آن , غالبا رهايى از آن بسيار دشوار است و كفاره لحظه اى غفلت و خـوش بـيـنى بيجا و تسليم شدن در برابر الفاظ رياكارانه و توخالى را گاهى در يك عمر نمى توان پرداخت .
دخترانى كه از نظر محبت كمبودهايى داشته و در محروميت به سر برده باشند, خيلى زود تسليم اين اظهار عشقها و محبتهاى ظاهرى و دروغين شده و به دام افراد منحرف و حرفه اى مى افتند.
اگر پسر و دختر جوان , در ابتداى بلوغ , بناى مهم و مقدس ازدواج خود را با انحراف جنسى آلوده نكنند و با حفظ احساسات پاك تا زمان مناسب ,صبر كنند و بطور منطقى و آگاهانه , اساس ازدواج را بـر مـعـيارهاى ارزشمند و والا قرار دهند, سعادت زندگى آنان تضمين خواهد شد, زيرا علاقه وعشق آنها به يكديگر مبنايى الهى و معنوى داشته و چنين بنايى بسيار محكم و استوار خواهد بود و پس از تشكيل خانواده از هم نخواهد پاشيد.
اقدام شتاب زده در اين باره در ابتداى جوانى , موجبات سرگردانى و رسوايى و بدعاقبتى را براى آنان به بار خواهد آورد, بنابر اين محبت و عشقى مطلوب است كه در سايه ايمان به خدا و با در نظر گرفتن شرايط مناسب و آمادگى روحى , اقتصادى , شغلى حاصل شود.
چـنـيـن انـتـخـابـى براى جوان , قابل اطمينان بوده و مى تواند مقدمه يك زندگى آرامبخش و سعادتمندانه باشد.
در غير اين صورت , دوستيها و دلبستگيهاى غير عاقلانه , كه تفكرى منطقى به دنبال آن نباشد, با كـمـال تـاسـف موجب ارتباطهاى نامشروع كبه صورت نامه , تلفن و ملاقات در كوچه و خيابان ك مـى شـود كـه عـشـقـهـاى دروغـيـن و هوسهاى زودگذرى بيش نخواهد بود و نقطه پايانى آن ارضـاى كـامـجـويـيـهاى گناه آلود و بى قيد و شرط است و پس از آن با فرونشستن آتش هوس و شـهـوت از يـكديگر جدا شده و بعد از اندكى همه چيز فراموش مى گردد و عشق سوزان مبدل به حـالـت پـشـيمانى و غم و اندوه و بى آبرويى و سردرگمى , در آغاز زندگى خواهد شد و اين خود اختلالها وناسازگاريهاى مراحل بعدى زندگى را به دنبال خواهد داشت .
مـيـدان نـدادن بـه عقل و بازگذاردن عرصه شهوت , چشم و گوش انسان را كور و كر مى كند, بـطـورى كـه عـواقب وخيم و خطرناك آن را تنها پس ازارتكاب عمل مى فهمد, زيرا قبل از عمل , رسوايى كار ناپيدا و پوشيده است